به سختی و لکنت دوام آورده بودم.
آسانش کردند.
عجالتا خدانگهدار.
اگر رمقی بود و توانی و وقتی، شاید وقتی دیگر، جایی دیگر.
از همه ی دوستان طلب حلالیت دارم.
به سختی و لکنت دوام آورده بودم.
آسانش کردند.
عجالتا خدانگهدار.
اگر رمقی بود و توانی و وقتی، شاید وقتی دیگر، جایی دیگر.
از همه ی دوستان طلب حلالیت دارم.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
از حقیقت ایمان است که:
حق را -گرچه به تو زیان رساند- بر باطل -گرچه به تو سود رساند- مقدم بداری،
(از حق -گرچه به ضررت باشد- علیه باطل -گرچه به نفعت باشد- طرفداری کنی.)
و زبانت بر دانشت پیشی نگیرد.
(گفتارت از علمت عبور نکند. بیش از آنچه می دانی نگویی.)
اِنَّ مِنْ حَقیقَةِ الْایمانِ
اَنْ تُؤثر الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّکَ عَلَی الباطل وَ اِنْ نَفَعَکَ،
وَ اَنْ لایَجُوزَ مَنطِقُکَ عِلمَکَ.
المواعظ العددیة/ مرحوم آقای مشکینی / ص 202
بعدالتحریر:
منبع روایت مذکور: بحار الانوار /نشر دارالکتب الاسلامیه / جلد ۲ صفحه 114 / باب ۱۶: النهی عن القول بغیر علم
سه روزه سر دردم قطع نمی شه!
تکنولوژی جدید دارید تست می کنید؟
عمو پارازیت جون؛ سر اون جد نداشتهات بی خیال شو!
سمیه توحیدلو+ را شلاق زدند. به دست یک مرد الدنگ. البته ظاهرا یواش زدهاند (که آن هم از بهر مصالح خودشان بوده. که بعدا مدرکی به دست کسی نباشد! و وجههی سیمبولیکش باقی بماند!). در حین شلاق خوردن (شلاق یواش نمادین! البته. به تریج قبای حضرات بر نخورد و کلاهشان را بالاتر بگذارند منبعد!) قرآن میخوانده، همان مردک الدنگ بیهمه چیز، قرآن از دستش میکشد و …
منبع من، این نوشته+ است که خود ایشان تایید کرده که از میان همهی گزارشها به واقعیت نزدیکتر است.
جرم:
اهانت به رئیس جمهور، محمود احمدی نژاد (؟!)
(خداییش کسی از توحیدلو توهینی به هر کسی شنیده؟)
یا
فعالیت قانونی انتخاباتی در ستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای تایید شدهی شورای نگهبان حضرات و نخست وزیر محبوب دوران امام و … (بلافاصله بعد از انتخابات هم دستگیر شده. یعنی بعد از انتخابات اصلا آزاد نبوده که جرمی مرتکب شود. تا قبل از 22 خرداد هم که فعالیت قانونی بوده)
×
خداییش شلاق خوردن برای چون این چیزی (خصوصا اولی) افتخار نیست؟ من اگر چون این افتخاری نصیبم بود، کلی کیفم کوک میبود و سربلند میبودم.
خواهر گرامیام، شما یک نفره فرصت یافتی که با هماین مظلومیت (و -البته- نجابت کمنظیری که در پیاش به خرج دادی)، یک تمامیت خودکامه را به سوال و چالش بکشی.
زیاده جسارت است ولی، تحمل این شلاقهای ظالمانه، گوارای وجودت باد که «ما رایت الا جمیلا».
***
آمدم یادی از "یحیی" کنم و سر بریدهاش از بهر فاحشهی دربار؛ گفتم بیخیال!
خیلی چیزها گفتن ندارد.
که اگر بنا به ذکر مصیبت باشد، مصیبت کم نیست.
××××
این+ ابیات مسعود دیانی عزیز را هم ببینید:
×
شلّاق میخوریم و مجازات میشویم
با تازیانه است که اثبات میشویم
شطرنج باز مهره به مهره شکست خورد
از این حماقت است که ما مات میشویم
نفرین به این زمانه که با گردهای کبود
بهر کسان، نماد مباهات میشویم
قدّاره بندهای غضب کرده را بگو
یک روز در محلّهی تان لات میشویم
این حکم ، حکم صادق آل خدا نبود
پاسوز حکم جعلی تورات میشویم
شهریور نود
قم
×××××
پ.ن: راستی؛ آیا این اتفاق زشت، در آستانهی سفر محمود احمدی نژاد به نیویورک و کاری که او چند روز پیش با در محذور (بخوان عمل انجام شده) قرار دادن نظام/قوه قضائیه برای آزادی دو جاسوس/کوهنورد امریکایی انجام داد، ارتباطی دارد؟
×××
بعدالتحریر: نوت دوست حقوقدان و گرامی ما محمد م.ب. هم روی یک مطلب مرتبط، جالب است:
اول: حتی شلاق حدی هم برای جرایم مختلف شدت متفاوتی داره. شلاق زنا با شلاق قذف فرق داره.
در مورد تعزیرها هم امر به همین نحوه. چیزی که تو مجازات شلاق مهمه، شدت ضربه نیست. قرار نیست خون از بدن کسی راه بیاندازن.
دوم: بعضی از مجازاتها را بهشون میگن "ترذیلی". واسه خوار کردن وضع شدن. اجرای نمادین؟ اجرای غیرنمادین؟ وقتی این حکم جنبه تحقیرآمیز خودشو داشته، این مسائل فرقی نمیکنه. فقط تو کتابا نوشتن احکام ترذیلی رو واسه آدمایی میدن که لات و لوتن، نه دانشجوی دکترای جامعهشناسی، با یه سابقه شناخته شده و سرمایه اجتماعی مشخص
هیچ چیز از زشتی حکم دادگاه کم نمیشه اگه نمادین بوده