«بیدار کردن لجاجت به جبر» چه؟
//
این خبر+ که شرق امروز در صفحه اول کار کرده بود را ببینید.
*
یک فراز طلایی دارد مناجات شعبانیه که فراخور حال من -و گناهکارانی چون من- است.
« الهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک،
الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک »
شاید ترجمه اش این باشد که
« خدایا مرا تاب و توان مقاومت در برابر معصیت و نافرمانی کردنت نبوده نیست،
مگر وقتی که خودت مرا با محبتت بیدار کرده باشی/بیدار نگه داشته باشی »
میخواهم بگویم که خود خدا هم راه و روشش به فرمودهی مولا، چیز دیگری است.
**
صحبتهای دیشب کدیور در مصاحبه با بی بی سی را کاش دوستان میدیدند و دلایل دینیاش را میشنیدند. قبول نمیکردند ولی چیزی برای سوال کردن میداشتند -از علمایی که هنوز فکر میکنند برخورد قهری ممکن است اثر مثبت هم داشته باشد (مردم را لاجرم گاو و خر میبینند و «چوب تر» را لازم!)- تا بالاخره جوابی در خور بگیرند.
***
بعد از این همه سال و دیدن نتایج مشهود و واضح، به نظرم حجت بر اهلش تمام است.
برای شخص بنده تردیدی در دشمنی ِ-اگر بانیان را معاف کنیم- مروجان امروز «گشت ارشاد» با اسلام و دین و حجاب نیست. دیگر هم زور نمیزنم که آن تهی مغزان یا «بیدینان» را قانع کنم.
دارند دشمنی میکنند با دین به احسن وجه و یک مشت ابله ظاهربین تنگ نظر هم ممکن است خوششان بیاید و تشویقشان کنند که «به به! وضع حجاب خوب شد!»
راد** و چهارتا مغزنخودی یا «خائن به دین» دیگر هم خوششان بیاید. با پای هم پیر شوند.
از این میگذرم.
****
برای من ناگوار -بلکه بسیار ناگوار- این بود که یک لندهور که معلوم نیست از زیر کدام بته در آمده و به اتکای چهارتا ستارهی حلبی آشغال تر از آشغال (من خودم شش تاش رو داشتم توی سربازی!) به چه حسابی به خودش جرات میدهد که دربارهی لباس هزاران استاد دانشگاه و پزشک و پرستار و … نظر بدهد.
(حراست دانشگاه، کراواتی راه نمیداد مگر پزشکان و وکلا را؛ او هم غلط میکرد البته)
کراوات ممنوع است یا نیست به تو چه؟ تو مگر مرجع تقلیدی؟ وانگهی مرجع تقلیدت هم حکم به کلیت میکند و وارد تعیین مصداق نمیشود. زیاده ارتدوکس باشد و حکم به مصداق هم بکند، باز هم دست ما بسته نیست و ای بسا در تشخیص مصداق از فرزندان این زمان، بهتر عمل نکند (این هم حکم شرعی است؛ از سر شکم نمیگویم).
من میخواهم بدانم که تو این صلاحیت نظر دادن در این فقره را از کجایت در آوردهای؟
گندهتر از شما هم حق ندارند وارد این حوزه بشوند.
شما ممکن است امروز قدرتتان بیشتر باشد، ولی مطمئنا عقلتان بیشتر نمیرسد. مطمئنا شعور و دانش تان بیشتر نیست. مطمئنا سلیقهتان بهتر و نامعوجتر نیست! و مطمئنا حق ندارید راجع به پوشش دیگران نظر بدهید. البته ممکن است زورش را داشته باشید! (مثل سلف دیگرتان، آن آژان قلدر -رضا- که البته به عکس شما خدمات مفیدی هم داشت در سایر امور!)
با این رویی که تو داری، فردا هم میخواهی راجع به شورت مردم هم نظر بدهی؟ راجع به رختخواب مردم هم نظر بدهی؟
×××××
یک مشت مریض جنسیِ ندید-بدید ِ حقیر نشستهاند بر مصدر امور و از بهر فرهنگ این مملکت و برای جوانان و دانشجویان -و اخیرا اساتید و دانشگاهیان و پرستاران و …- نسخه میپیچند!
باید بول کرد در مملکتی که یک «آژان ِماتحت نشستهی کهریزک آفرین» به خودش جرات بدهد برای لباس پوشیدن اساتید دانشگاه و دکترها و وکلا و… نسخه بپیچد و با پر رویی و اتکا به قدرت سرکوبش، اولدورم بولدورم بکند.
اگر این مملکت مملکت بود، هم باید خبرنگارها/رسانه ها و … میزدند توی دهن شما هم مسئول بالادستی شما باید میزد توی دهن شما.
کراوات مساله ی من نیست. من کراواتی نبودهام و نیستم. در عروسی خودم هم کراوات نبستم. در عمرم فقط دو شب کراوات بستهام؛ هماین طوری و محض تنوع!
ولی این که چنین سفلهای به خودش جرات میدهد چنین جسارتی بکند، وهن است برای این جامعه.
باید گریه کرد به حال جامعهای که یک آژان بخواهد به پوشش مردم دخالت کند و مردم هم واکنش درخوری نشان ندهند و مقاومت نکنند و ناراحت نشوند.
همین.