مهریه را …
آقاجونم -که خدا حفظش کند- همیشه میگوید:
«
مهریهی دختر را کم بگیرید.
اگر پسر بد از آب در بیاید، آدم حاضر است یک چیزی هم بدهد و جان دخترش را به در برد؛
اگر هم خوب از آب در آمد، چرا آدمی جوان ِمردم را مدیون بکند؟
یهودیها و ارمنیها و … مهریه ندارند، مشکلی هم ندارند.
»
*
تقویمهای قدیمی را ورق میزدم، دیدم یکم آذر 88 این حرفها را زده و من نوشتمشان.
البته بحث و حاشیه زیاد در این فقره هست و میشود داشت. چرا که کارکرد مهریه در روزگار ما تغییر کردهاست و جای چک ضمانت و گرویی و … میخواهد نقش ایفا کند. اصولا هر دو طرف نگرانیهایی دارند که به جا هم هست.
هم خانوادهی پسر نگرانی دارند و هم خانوادهی دختر و قانون نیز به صورت کلی به نفع پسر تدوین شده است.
اشکال کار هم از تجربیات بدی است که به وجود آمدهاست. دستور قرآن مبنی بر جدا شدن با معروف و با خوبی و انصاف را رعایت نکردهاند.
پسر میخواسته مهریه ندهد، طلاق را اهرم کرده و دختر میخواسته جدا شود، مهریه را.
چه کاریه؟
مسیح علی نژاد سالها پیش پیشنهادی کرده بود که به نظرم بد نیامد.
مهریهی کم در برابر حق طلاق.
البته هیچ پیشنهادی بیهزینه و اشکال نیست. باید حسن و عیب را گذاشت کنار همدیگر و سر آخر دید چه کاری بهتر است.
و این بحث در این مختصر جمع نخواهد شد.